دکتر میگه : من همین الان میام، خانم میگه تا اون موقع چی کار کنم، دکتر میگه با خودکار بنویسین
یه نفر پسرش رفته بوده زير ماشين، با سنگ ميزنه درش بياره!
یه بابایی خودشو دار ميزنه، بعلت ضربه مغزي ميميره! ميان ميبينند با كِش خودشو دار زده
يه جايي جشن بوده، یه آدم مفت خور همينجوري ميره تو و شروع ميكنه به رقصيدن و بخور بخور. يكي ازش ميپرسه: ببخشيد! شما رو كي دعوت كرده؟ یارو ميگه: من از خونواده عروسم. يارو ميگه: ببخشيد، ولي اينجا جشن تولده!
یه نفر تو اتوبوس واستاده بوده، يهو ميبينه بند كفشش بازه. به كنار دستيش ميگه: آقا قربون دستت، يك دقيقه اين ميله رو نگردار من بند كفشم رو ببندم!
دو نفر ميرن يك رستوران كلاس بالا، دو تا كوكا سفارش ميدند، بعد هم يكي يك ساندويچ از كيفشون درميارند، شروع ميكنند به خوردن. گارسونه مياد ميگه: ببخشيد،شما نميتونيد اينجا ساندويچ خودتونو بخوريد. این دو تا يك نگاهي به هم ميكنند، ساندويچاشونو باهم عوض ميكنند!